حال وهوای همین حوالی : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

آدمهای شجاع رو خیلی دوس دارم

آدمهایی که از هیچ چیز و هیچ کس نمیترسن

آدمهایی که حرفهاشون رو میزنن حتی به قیمت سرخی سر 

من عاشق آدمهای شجاعم

ولی خودم یه بزدل شدم ، نه اینکه مادرزادی باشه نه ، شایدم آره 

شاید شجاعت مث جزیی از ذات ادمها باشه بعضی ها دارن و بعضی ها نه  و شاید حتی قبل از ذات باشه اول شجاعت بودن اومده سراغ بشر بعد ذات ، شاید

شاید هم در وجود همه هست ولی بعضی ها پرورشش دادن به دور از جامعه و خانواده

در هر حال هر چی هست انگار من ندارم ، خیلی عجین با ترسم شده خیلی...

من خیلی به خودم مطمنم در مورد شرف ، در مورد دروغ ، درمورد درستکاری ، در مورد انسانی بودن

سعیمو کردم در مورد اینا و حتی خیلی بیشتر از سعی 

اما چن تا حفره بزرگ توی وجودم دارم یکی از اونها شجاعت هست و دیگری غرور اما نمیدونم اسمش غرور هست یا عزت نفس ولی هر چی هست 

با خاک یکسانم کرده  ، هر جفتش بدن

و حتی راه فراری ازشون ندارم انگار ...

شاید سالهای سال بعد چیزی که الان با اعتماد بنفس کاذب میگم اسمش عزت نفس هست منو همینی که هستم نگه ام داشته باشه

نمیدونم

بازم شاید.

همین

پ.ن:یاد اون جمله معروف کمپ ها افتادم 

پ.ن1:برق رفت و فک کردم همه چی پرید ولی درست تا اینجا نوشته بودم و همینجا بود

حال وهوای همین حوالی...
ما را در سایت حال وهوای همین حوالی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamenhavaleo بازدید : 7 تاريخ : جمعه 30 دی 1401 ساعت: 11:43